تو رفتی کفشهایت مانده
مسواکت کنار مسواکم خوابیده
سالها مانده حتی وقتی خانه ام را عوض کردم
مسواکت کنار مسواکم خوابیده
سالها مانده حتی وقتی خانه ام را عوض کردم
تاهیچ یادگاری از روزهایت نماند ولی مسواکت ماند
مسواک دیگری در کنار مسواکت آمد ولی همچنان ماند
روزی که مسواکت رفت می خندیدم که چه بی رحمانه زندانیش کردم
و چه آزادم من
مسواک دیگری در کنار مسواکت آمد ولی همچنان ماند
روزی که مسواکت رفت می خندیدم که چه بی رحمانه زندانیش کردم
و چه آزادم من
No comments:
Post a Comment